Total search result: 201 (749 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
|
English |
Persian |
Menu
|
|
input/output U |
سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است |
|
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
|
external U |
سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم |
|
|
externals U |
سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم |
|
|
queue U |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
|
|
queued U |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
|
|
queueing U |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
|
|
queues U |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
|
|
PCU U |
وسیله تبدیل سیگنالهای ورودی و خروجی و دستورات به حالتی که رسانه جانبی بفهمد |
|
|
DCD U |
سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه سیگنال دریافت شده است |
|
|
peripheral U |
وسیله مبدل سیگنالهای ورودی /خروجی و دستورات از کامپیوتر به قالب و پروتکل که رسانه جانبی بفهمد |
|
|
wait state U |
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد |
|
|
wait condition U |
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد |
|
|
input/output U |
سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی |
|
|
dataset U |
سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه آماده استفاده است |
|
|
end U |
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است |
|
|
ended U |
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است |
|
|
ends U |
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است |
|
|
negatives U |
سیگنال ارسالی گیرنده برای بیان اینکه داده نادرست یا ناکامل دریافت شده است |
|
|
negative U |
سیگنال ارسالی گیرنده برای بیان اینکه داده نادرست یا ناکامل دریافت شده است |
|
|
devices U |
کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری |
|
|
device U |
کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری |
|
|
record U |
کلیدی در دستگاه ضبط کننده برای بیان امادگی ضبط سیگنال ها روی رسانه |
|
|
analogue U |
ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود |
|
|
analogues U |
ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود |
|
|
well behaved U |
که هیچ نوع فراخوانی سیستم غیر استاندارد انجام نمیدهد و فقط از فراخوانی ورودی /خروجی BIOS استفاده میکند بجای اینکه وسایل جانبی یا حافظه را مستقیماگ آدرس دهی کند |
|
|
well-behaved U |
که هیچ نوع فراخوانی سیستم غیر استاندارد انجام نمیدهد و فقط از فراخوانی ورودی /خروجی BIOS استفاده میکند بجای اینکه وسایل جانبی یا حافظه را مستقیماگ آدرس دهی کند |
|
|
redirect U |
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف |
|
|
redirecting U |
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف |
|
|
redirected U |
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف |
|
|
redirects U |
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف |
|
|
sample U |
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود |
|
|
sampled U |
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود |
|
|
output U |
کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد |
|
|
outputs U |
کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد |
|
|
physical U |
توان و رسانه ارسال سیگنال را بیان میکند |
|
|
valid U |
سیگنال روی باس کنترل برای بیان اینکه روی باس آدرس ,آدرسی موجود است |
|
|
analog U |
مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند |
|
|
hits U |
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است |
|
|
hit U |
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است |
|
|
hitting U |
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است |
|
|
amplification U |
نرخ قدرت سیگنال خروجی به ورودی |
|
|
peripheral U |
مداری که امکان کار کامپیوتر با رسانه جانبی با کمک پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن بین وسیله جانبی |
|
|
input limited U |
ای که خیلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر |
|
|
inputted U |
ای که خلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر |
|
|
input U |
ای که خلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر |
|
|
inhibits U |
ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند |
|
|
inhibit U |
ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند |
|
|
hash U |
الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد |
|
|
adaptive channel allocation U |
استاندارد CCITT که بیان کننده یک روش برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتال است |
|
|
analogues U |
دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است |
|
|
and U |
پردازش چند سیگنال ورودی که خروجی آن عمل "و" آنهاست |
|
|
analogue U |
دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است |
|
|
analog U |
دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است |
|
|
carrier U |
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است |
|
|
carriers U |
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است |
|
|
devices U |
برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد |
|
|
device U |
برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد |
|
|
analogues U |
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند |
|
|
analogue U |
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند |
|
|
distorts U |
معرفی اختلافات نامط لوب بین سیگنال ورودی و خروجی یک وسیله |
|
|
distort U |
معرفی اختلافات نامط لوب بین سیگنال ورودی و خروجی یک وسیله |
|
|
driver U |
برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است |
|
|
drivers U |
برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است |
|
|
device handler U |
برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است |
|
|
device driver U |
برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است |
|
|
convertor U |
مداری که یک سیگنال آنالوگ که مط ابق با شماره ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند |
|
|
converter U |
مداری که یک سیگنال آنالوگ که مط ابق با شماره ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند |
|
|
busying U |
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست |
|
|
busiest U |
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست |
|
|
busier U |
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست |
|
|
busied U |
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست |
|
|
busy U |
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست |
|
|
busies U |
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست |
|
|
input/output U |
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود |
|
|
gain U |
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی |
|
|
gained U |
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی |
|
|
gains U |
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی |
|
|
shares U |
برای آدرس و ارسال داده بین CPU و رسانه جانبی |
|
|
share U |
برای آدرس و ارسال داده بین CPU و رسانه جانبی |
|
|
shared U |
برای آدرس و ارسال داده بین CPU و رسانه جانبی |
|
|
processor U |
ارسال سیگنال ورودی به پردازنده , بررسی درخواست توجه که باعث توقف آنچه در حال اجرا است میشود و به رسانه فراخوان پاسخ میدهد |
|
|
signaled U |
پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه |
|
|
signal U |
پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه |
|
|
signalled U |
پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه |
|
|
scsi U |
استاندارد واسط موازی سریع برای اتصال کامپیوتر به رسانه جانبی |
|
|
buffer U |
استفاده از فضای ذخیره سازی موقت در پورتهای ورودی یا خروجی تا وسایل جانبی آهسته بتوانند با CPU سریع کار کند |
|
|
port U |
وسیلهای که بین پورت ورودی /خروجی و چندین وسیله جانبی قرار دارد. و به کامپیوتر امکان دستیابی به تمام آنها را میدهد |
|
|
cpu U |
سیگنالهای واسط بین CPU و وسایل جانبی یا وسایل ورودی / خروجی |
|
|
peripheral U |
مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی |
|
|
coincidence circuit U |
مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند |
|
|
coincidence element U |
مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند |
|
|
devices U |
اهمیت وسیله جانبی نصب شده توسط کاربر یا کامپیوتر مرکزی که روشی که CPU یک سیگنال وقفه آن را دریافت میکند بیان کرده است |
|
|
device U |
اهمیت وسیله جانبی نصب شده توسط کاربر یا کامپیوتر مرکزی که روشی که CPU یک سیگنال وقفه آن را دریافت میکند بیان کرده است |
|
|
timed U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
|
|
times U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
|
|
time U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
|
|
interlock U |
رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود |
|
|
interlocks U |
رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود |
|
|
interlocking U |
رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود |
|
|
interlocked U |
رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود |
|
|
logic U |
مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند |
|
|
prompts U |
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود |
|
|
prompt U |
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود |
|
|
prompted U |
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود |
|
|
i/o U |
فایلی که محتوای آن از رسانه ذخیره سازی به رسانه جانبی انتقال می یابد |
|
|
gigo U |
اصط لاحی که بیان میکند دقت و کیفیت اطلاع خروجی بستگی به کیفیت ورودی دارد |
|
|
graphics U |
استاندارد برای دستورات نرم افزاری و توابع شرح ورودی /خروجی گرافیکی برای تامین تابع یکسان روی هر نوع سخت افزار |
|
|
dirty bit U |
برای بیان اینکه در حافط ه اصلی بار شده اند |
|
|
cascade connection U |
خروجی یکی ورودی برای دیگری است |
|
|
cancel U |
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود |
|
|
cts U |
CSR برای بیان اینکه یک خط یا وسیله آماده ارسال داده است |
|
|
cancels U |
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود |
|
|
cancelling U |
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود |
|
|
unit U |
که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود |
|
|
units U |
که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود |
|
|
symbolic i/o assignment U |
نامی برای مشخص کردن یک واحد ورودی خروجی |
|
|
tdm U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
|
|
dtr U |
سیگنال از وسیلهای که آمادگی خود را برای ارسال داده بیان میکند |
|
|
i/o U |
که برای ورودی و خروجی داده به پردازنده قابل استفاده است |
|
|
input/output U |
استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص |
|
|
role indicator U |
نشانهای برای بیان ورودی شاخص دریک موضوع مشخص |
|
|
MIDI setup map U |
فایلی که حاوی تمام داده مورد نیاز برای بیان تنظیم MIDI Mapper باشد |
|
|
carrier U |
سیگنال RSC از مودم به کامپیوتر برای بیان دریافت یک موج داده ارسالی |
|
|
carriers U |
سیگنال RSC از مودم به کامپیوتر برای بیان دریافت یک موج داده ارسالی |
|
|
input/output U |
فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد |
|
|
operator U |
وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند |
|
|
operators U |
وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند |
|
|
input output processor U |
پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی |
|
|
carrying U |
سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها |
|
|
carried U |
سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها |
|
|
carries U |
سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها |
|
|
carry U |
سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها |
|
|
input/output U |
مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است |
|
|
semaphore U |
مشخصات دو کار و تصدیق مناسب برای جلوگیری از قفل کردن یا سایر مشکلات وقتی که هر دو نیاز به وسیله جانبی یا تابعی دارند |
|
|
bios U |
توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند |
|
|
adc U |
وسیله مبدل ورودی آنالوگ به خروجی دیجیتال که قابل فهم برای کامپیوتر باشد |
|
|
PIA U |
مداری که به کامپیوتر امکان ارتباط با وسیله جانبی میدهد با تامین پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن در رسانه |
|
|
analog U |
وسیلهای که سیگنال ورودی آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود |
|
|
red, green, blue U |
سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال ورودی مجزا برای کنترل اشعههای قرمزوسبزوابی استفاده میکند |
|
|
i/o U |
محل حافظه که توسط پورت ورودی / خروجی برای انتقال داده با CPU استفاده میشود |
|
|
input/output U |
پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا |
|
|
backing U |
رسانه ذخیره سازی موقت که داده روی آن قابل ضبط است پیش از اینکه پردازش شود یا پس از پردازش و برای باز یابی |
|
|
scratchpad U |
حافظه پنهان برای بافر کردن داده ارسالی بین پردازنده سریع و وسیله ورودی / خروجی کند. |
|
|
auctioneering device U |
وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند |
|
|
shifted U |
روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز |
|
|
bracket U |
چاپ کروشه اطراف یک موضوع برای بیان اینکه نشان دهند همان کار را انجام میدهد و از بقیه متن جدا شود |
|
|
shifts U |
روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز |
|
|
shift U |
روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز |
|
|
coincidence circuit U |
یک مدارالکترونیکی که تنهادرصورت دریافت سیگنال درهمه ورودیها بصورت همزمان یا بسیار نزدیک بهم دارای سیگنال خروجی خواهدبود |
|
|
JK flip flop U |
نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند |
|
|
gate U |
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است |
|
|
gates U |
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است |
|
|
i/o U |
پردازندهای که پردازش کمی را انجام میدهد چرا که زمان آن برای خواندن یا نوشتن داده از پورت ورودی / خروجی صرف میشود |
|
|
sensitivity U |
کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است |
|
|
sensitivities U |
کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است |
|
|
control total U |
جمع فیلدهای عددی برای بررسی صحت ورودی پردازش داده یا داده خروجی |
|
|
icos U |
System OutputControl/Input مجموعه استانداردی از روالهای ورودی و خروخی که برای راه اندازی و کنترل فرایندورودی و خروجی طراحی شده است |
|
|
basic U |
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است |
|
|
basics U |
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است |
|
|
propagation delay U |
1-زمان لازم برای فاهر شدن خروجی در دروازه منط قی پس از اعمال ورودی . 2-زمانی که بیت داده روی شبکه از مبدا به مقصد می رود |
|
|
scan U |
شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید |
|
|
scanned U |
شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید |
|
|
scans U |
شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید |
|
|
shield U |
هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد |
|
|
shields U |
هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد |
|
|
inequivalence U |
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است |
|
|
non equivalence function U |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است |
|
|
NEQ U |
تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است |
|
|
equivalence U |
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است |
|
|
trellis coding U |
روش تقسیم سیگنال که از تقسیم فرکانس و فاز استفاده میکند تا خروجی بیشتر و نرخ خطای کمتر برای سرعت ارسال داده بر حسب بیت در ثانیه ایجاد کند |
|
|
analog U |
صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد |
|
|
output media U |
رسانه خروجی |
|
|
adders U |
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد |
|
|
adder U |
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد |
|
|
adders U |
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد |
|
|
adder U |
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد |
|
|
full U |
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند |
|
|
fullest U |
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند |
|
|
analogues U |
صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد |
|
|
analogue U |
صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد |
|
|
peripheral U |
انتقال داده بین CPU و رسانه جانبی |
|
|
input media U |
رسانه ورودی |
|
|
wireless network U |
شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند |
|
|
peripheral U |
رسانه جانبی که با سرعت بالا با کامپیوتر کار میکند |
|
|
input/output U |
کلمهای که بیتهایش وضعیت رسانه جانبی را شرح میدهد. |
|
|
ADPCM U |
استاندارد CCITT برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتالی |
|
|
processor U |
که طبق سرعت پردازنده و نه رسانه جانبی تنظیم شده است |
|
|
play back U |
خواندن داده یا سیگنال از رسانه ذخیره سازی |
|
|
erases U |
پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی |
|
|
erased U |
پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی |
|
|
erase U |
پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی |
|
|
erasing U |
پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی |
|
|
channelled U |
اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد |
|
|
channels U |
اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد |
|
|
channeling U |
اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد |
|
|
channeled U |
اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد |
|
|
channel U |
اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد |
|
|
answers U |
زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد |
|
|
answered U |
زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد |
|
|
answering U |
زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد |
|
|
answer U |
زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد |
|